مدح و شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
شاعر : رحیم فیضی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل
شیعیان وقت عزا شد، مصطفیٰ نالان شده در غمِ موسی بن جعفر، فاطمه گریان شده
گشته مسموم از رُطَب، با جَبر هارونِ لعین در، درونِ سینهٔ تنگـش نَفَـس پنهان شده
نالهٔ اهل سـما پـیچـیـده در گـوش زمـان گوئیا هـفت آسمان در ناله و افـغان شده
نوحهخوان گشته ملائک، عرشیان در آه و وا چون غریبی کُشته در مُلکِ غریبستان شده
لـحــظـههـای آخــرِ آن سـیّـدِ والامــقــام واژهٔ غربت زِ قربش، واله و حیران شده
چونکه کاظم غرقِ در حمد الهی گشته وُ ذکر و نجوایِ لبَش، یا حَیُّ و یاسبحان شده
ناگـهـان پـیـکِ اَجَـل آمـد به بـالـین امـام خیره برسمتِ بقیع، آن خسروِ خوبان شده
زد صدا مادر بیا، من هم غریبم چون حسین وامـصیبتْ قـتلگـاهم، گـوشهٔ زندان شده
چشمم از زهرِ ستم تار و دلم در پیچ وتاب پیکـرِ تبدارم از ظلم و جـفا بیجان شده
(فیضیا) ختمِ مصیبت کن، دلم آتش مَزَن مادرش زهرا به بالینِ پـسر مهـمان شده
|